تحلیل تکنیکال یکی از روشهای شناخته شده برای تحلیل جهت حرکت قیمت در بازار داراییهاست. کندل استیکها انواعی از نمودار هستند که با توجه به آنها میتوانید به قیمتهای بالا، پایین، بسته شدن و باز شدن پی ببرید. درواقع، باید موفق به تشخیص انواع الگوهای شمعدانی شوید تا با کندل شناسی بتوانید حرکت قیمت در آینده را پیشبینی کنید. در این نوشتار، به صورت اجمالی با نمودارهای شمعدانی پرکاربرد و سیگنالهای آنها آشنا میشویم.
کندل استیک یا شمعدانی یکی از راههای نمایش اطلاعات درباره حرکت قیمتی یک دارایی است. نمودارهای کندل استیک، شناخته شدهترین بخش تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. نمودار شمعدانی این امکان را برای سرمایهگذاران بوجود میآورد که تنها با مشاهده آنها به اطلاعات قیمتی دست پیدا کند. در شمعدانیهای نمودارهای روزانه باید به ۳ بخش توجه کنیم.
در طی زمان، کندل استیکها الگوهایی را تشکیل میدهند که معاملهگران میتوانند با استفاده از آنها موفق به تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی شوند. بسیاری از الگوهای کندل استیک در بازار وجود دارند که فرصت خرید را فراهم میکنند. قبل از شروع به معامله بهتر است که با کلیات الگوهای شمعدانی و نحوه تاثیرگذاری آنها بر تصمیمگیریهای خود اطلاع حاصل کنید.
نمودار کندل استیک ژاپنی، دیدگاهی درباره فعالیتهای معاملاتی کوتاهمدت، ارائه میکند. کندل استیکها نشاندهنده این هستند که آیا خریدار یا فروشنده، کنترل بازار را بدست دارد یا خیر. قیمتهای بالا و پایین سایه در نظر گرفته میشوند و نشاندهنده کنترل خریدار یا فروشنده بر وضعیت بازار هستند. بازه قیمتی موجود بین قیمتهای باز شدن و بسته شدن به صورت یک مستطیل در یک خط باریک، نشان داده میشود.
امکان دارد الگوهای گاوی را پس از یک روند نزولی در بازار مشاهده کنید که سیگنالی مبنی بر معکوس شدن روند در بازار باشند. آنها نشانهای هستند برای معاملهگران تا سهامی را خریداری کرده و نگهداری کنند تا قیمت آن افزایش یابد.
الگوی چکش یا «همر» (Hammer) از بدنهای کوتاه با سایه پایینی بلندتر تشکیل شده است. الگوی چکش عموماً در انتهای روند نزولی مشاهده میشود. الگوی چکش نشاندهنده این است که طی روز، در نهایت فشار خرید، افزایش قیمت را در پی داشته است.
در طی زمان، کندل استیکها الگوهایی را تشکیل میدهند که معاملهگران میتوانند با استفاده از آنها موفق به تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی شوند. بسیاری از الگوهای کندل استیک در بازار وجود دارند که فرصت خرید را فراهم میکنند. قبل از شروع به معامله بهتر است که با کلیات الگوهای شمعدانی و نحوه تاثیرگذاری آنها بر تصمیمگیریهای خود اطلاع حاصل کنید.
نمودار کندل استیک ژاپنی، دیدگاهی درباره فعالیتهای معاملاتی کوتاهمدت، ارائه میکند. کندل استیکها نشاندهنده این هستند که آیا خریدار یا فروشنده، کنترل بازار را بدست دارد یا خیر. قیمتهای بالا و پایین سایه در نظر گرفته میشوند و نشاندهنده کنترل خریدار یا فروشنده بر وضعیت بازار هستند. بازه قیمتی موجود بین قیمتهای باز شدن و بسته شدن به صورت یک مستطیل در یک خط باریک، نشان داده میشود.
امکان دارد الگوهای گاوی را پس از یک روند نزولی در بازار مشاهده کنید که سیگنالی مبنی بر معکوس شدن روند در بازار باشند. آنها نشانهای هستند برای معاملهگران تا سهامی را خریداری کرده و نگهداری کنند تا قیمت آن افزایش یابد.
الگوی چکش یا «همر» (Hammer) از بدنهای کوتاه با سایه پایینی بلندتر تشکیل شده است. الگوی چکش عموماً در انتهای روند نزولی مشاهده میشود. الگوی چکش نشاندهنده این است که طی روز، در نهایت فشار خرید، افزایش قیمت را در پی داشته است.
از الگوهای صعودی مشابه میتوان به الگوی «چکش معکوس» (Inverted Hammer) اشاره کرد. تنها تفاوت این است که سایه بالایی بلندتر و سایه پایینی کوتاهتر است. این چکش نشاندهنده فشار خریدی است که در ادامه آن فشار فروشی بوجود میآید که به علت قوی نبودن موفق به کاهش دادن قیمت بازار نمیشود. الگوی چکش معکوس در کندل شناسی نشاندهنده این است که خریداران به زودی کنترل بازار را به دست خواهند گرفت.
انگولفینگ یعنی پوشاننده. الگوی اینگولفینگ صعودی از دو شمعدانی تشکیل شده است. اولین شمعدانی، بدنه قرمز کوتاهی دارد که کاملاً توسط شمعدانی با بدنه سبز بزرگتر، پوشانده شده است. با وجود پایینتر بودن قیمت باز شدن روز دوم از روز اول، صعودی بودن بازار باعث افزایش قیمت میشود و احتمال کسب سود توسط خریدار را به حداکثر میرساند.
«الگوی رسوخ گر» یا «الگوی نافذ» (Piercing Line Pattern) نیز از دو شمعدانی تشکیل شده است. یک شمعدانی قرمز بلند که در ادامه آن یک شمعدانی بلند سبز قرار گرفته است. عموماً، فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمعدانی اول و قیمت باز شدن شمعدانی سبز دوم وجود دارد. این فاصله نشاندهنده فشار خریدی پر قدرت است زیرا قیمت در حال افزایش پیدا کردن و بیشتر شدن از قیمت میانه روز پیش است.
الگوی ستاره صبحگاهی یا مورنینگ استار به نوعی نشانه امید در روند نزولی یک بازار متروکه به شمار میرود. این الگو از ۳ شمعدانی تشکیل شده است. یک شمعدانی با بدنه کوتاه بین شمعدانی با بدنه بلند قرمز و شمعدانی با بدنه بلند سبز. غالباً، ستاره همپوشانی با شمعدانیهایی با بدنه بلندتر نخواهد داشت. از آنجایی که در بازار، بین قیمتهای باز شدن و بسته شدن فاصله وجود دارد، این الگو نشاندهنده کاهش پیدا کردن فشار فروش روز اول است و معاملهگران باید انتظار بازار صعودی را داشته باشند.
الگوی ۳ سرباز سفید در طی ۳ روز – یا ۳ دوره معاملاتی – رخ میدهد. این الگوها از شمعدانیهای سبز یا سفید ممتد بلند با سایه کوتاه تشکیل شده است که به صورت تصاعدی قیمت باز شدن و بسته شدن بالاتری از روز قبل دارند. این الگو، سیگنال صعودی بسیار قوی است که پس از یک روند نزولی مشاهده میشود و نشاندهنده افزایش با ثبات فشار خرید است.
الگوهای کندل استیک نزولی عموماً بعد از یک روند صعودی تشکیل میشوند و نشاندهنده مقاومت هستند. بدبینی راجع به بازار عموماً باعث میشود که معاملهگران پوزیشنهای لانگ خود را ببندند و یک شورت پوزیشن باز کنند تا از قیمتهای در حال کاهش به سود دست پیدا کنند.
«الگوی مرد به دار آویخته» (Hanging Man Pattern)، معادل نزولی، الگوی چکش است. این الگو، ساختار مشابهی با الگوی یاد شده دارد اما در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد. این الگو نشاندهنده این است که در طی روز مقدار زیادی سهم در مدت زمانی کوتاه به فروش رفته که موجب شده قیمت سهام به سرعت کاهش یابد اما خریداران توانستند که مجدداً موفق به افزایش قیمت شوند. این حجم بالای فروش نشاندهنده از دست دادن قدرت گاوها در کنترل بازار است.
الگوی ستاره دنباله دار یا «شوتینگ استار» (Shooting Star) در کندل شناسی ساختاری مشابه چکش معکوس را دارد اما در یک روند صعودی مشاهده میشود. این الگو، بدنه پایینی کوچکتر و سایه بالایی بلندی دارد. عموماً، این الگو زمانی تشکیل میشود که بازار در نقطه بالاتری باز شود و افزایش پیدا کند و در طی روز به قیمت بالا برسد و در قیمتی کمی بالاتر از قیمت باز شدن، بسته شود. مانند ستارهای که در حال سقوط به سمت زمین است.
در کندل شناسی، الگوی انگولفینگ یا پوشاننده نزولی در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشود. اولین شمعدانی، بدنه سبز کوچکی دارد که توسط شمعدانی قرمز بلند بعدی، پوشش داده شده است. این الگو نشاندهنده بیشینه شدن یا کاهش سرعت حرکت قیمت است و همچنین علامتی مبنی بر نزولی شدن روند بازار به شمار میرود. هرچه شمع دوم در موقعیت پایینتری قرار بگیرد، احتمال قوی بودن روند، بیشتر است.
«ستاره شب» (Evening Star)، الگویی است که از ۳ شمعدانی تشکیل شده و به نوعی معادل ستاره صبح صعودی است. این ساختار از کندل کوچکی ساخته شده که میان کندل استیک بلند سبز و کندل استیک قرمز بزرگ قرار گرفته است. این الگو نشاندهنده معکوس شدن یک روند صعودی است و به طور بخصوص زمانی قوی است که کندل استیک سوم، افزایش قیمت بدست آمده از کندل استیک اول را از بین ببرد.
الگوی کندل استیک ۳ کلاغ سیاه از ۳ شمعدانی بلند متوالی قرمز تشکیل شده است که سایه کوتاهی دارند یا بدون سایه هستند. هر الگویی با قیمت مشابه روز قبل باز میشود اما با هر بسته شدن، فشار فروش، قیمت را پایینتر و پایینتر میراند. معاملهگران این الگو را به عنوان شروع یک روند نزولی به سمت پایین برداشت میکنند زیرا قدرت فروشندگان در ۳ روز (یا دوره) معاملاتی متوالی بر قدرت خریداران غلبه داشته است.
در کندل شناسی، «الگوی ابر پوشاننده» (Dark cloud cover) یک الگوی معکوس شدن نزولی به شمار میرود. مانند اینکه یک ابر تیره بر خوشبینی بوجود آمده ناشی از سیگنال های معاملاتی روز قبل سایه بیفکند. این الگو از ۲ شمعدانی تشکیل شده است. یک کندل استیک قرمز که در قیمتی بالاتر از بدنه سبز کندل استیک پیشین باز و در نقطهای پایینتر از حد میانی آن بسته میشود. این الگو نشاندهنده غلبه خرسها بر بازار در این بازه زمانی بوده است و اینکه قیمتها با فشار خرسها به صورت قابل توجهی کاهش پیدا کردهاند. کوتاهبودن سایه کندل استیکها نشاندهنده قاطع بودن روند نزولی است.
اگر یک الگوی شمعدانی نشاندهنده تغییر در جهت بازار نباشد، به عنوان الگوی ادامه روند، در نظر گرفته میشود. این الگوها به معاملهگران کمک میکنند که بتوانند خنثی بودن حرکت قیمت در بازار را تشخیص دهند.
زمانی که قیمتهای باز شدن و بسته شدن به صورت تقریبی به یکدیگر نزدیک باشند، کندل استیک شبیه به یک صلیب یا علامت جمع (+) بنظر خواهد رسید. یعنی معاملهگران باید در نمودار، بدنهای کوتاه یا به شدت کوتاه همراه با سایههایی با طولهای متفاوت را جستجو کنند. الگوی دوجی نشاندهنده کشمکش میان خریداران و فروشندگان است که نفعی برای هیچکدام از آنها به دنبال نخواهد داشت. دوجی به تنهایی نشاندهنده یک سیگنال خنثی است اما در بسیاری از الگوهای معکوس شدن روند مانند ستاره صبحگاهی صعودی یا ستاره شامگاهی نزولی، مشاهده میشود.
کندل استیک اسپینیگ تاپ یا فرفره بدنهای کوتاه دارد و میان سایههایی با طولهایی مساوی قرار گرفته است. در کندل شناسی، این الگو نشاندهنده عدم تصمیمگیری در بازار است. یعنی تغییر معنیداری در روند قیمتی بازار رخ نخواهد داد. گاوها افزایش قیمت را پدید میآورند و خرسها باعث کاهش آن میشوند. اسپینیگ تاپها عموماً به عنوان دورهای از ثبات در بازار به شمار میروند و امکان مشاهده آنها پس از دورهای صعودی یا نزولی قوی وجود دارد.
اسپینیگ تاپها میتوانند به تنهایی نشاندهنده سیگنال مثبت باشند. همچنین، میتوان از مشاهده آنها به تفسیرهای دیگری دست یافت زیرا آنها نشان میدهند که بازار فعلی در حال از دست دادن کنترل است.
از «الگوی ۳ واحد رد شده» (Falling three Method) در کندل شناسی برای پیشبینی ادامه روند صعودی یا نزولی فعلی استفاده میشود. الگوی نزولی، الگوی ۳ واحد رد شده نامیده میشود. این الگو از یک شمعدانی قرمز بلند، تشکیل شده که در ادامه آن ۳ شمعدانی کوتاه سبز و شمعدانی قرمز دیگری، قرار گرفته است. این الگو نشاندهنده این است که گاوها از قدرت کافی برای معکوس کردن روند، برخوردار نیستند.
در کندل شناسی، این الگو از ۳ شمع کوچک قرمز تشکیل شده که در میان دو شمع بلند سبز قرار گرفتهاند. این الگو نشاندهنده آن است که با وجود فشار فروش، خریداران موفق به حفظ کنترل خود بر بازار شدهاند.
نمودارهای کندل استیک در ژاپن، ۱۰۰ سال پیش از بوجود آمدن نمودارهای میلهای در غرب، ایجاد شدند. در قرن ۱۸ میلادی، شهروندی ژاپنی به رابطه میان قیمتها و عرضه و تقاضای برنج و تاثیرپذیری بازارها از هیجانات معاملهگران پی برد. معاملهگران از کندل استیکها جهت اخذ تصمیمات معاملاتی بر حسب الگوهای تکرارشونده منظم برای پیشبینی جهت قیمت در کوتاهمدت استفاده میکنند. به صورت کلی، نمودارهای شمعدانی برای تعیین جهت حرکت احتمالی قیمت بسته به الگوهای قبلی بکارگرفته میشوند.
کندل شناسی یا کندل خوانی توانایی تشخیص انواع الگوهای متفاوت کندل استیک را برای شما فراهم میکند. با کندل شناسی بهتر میتوانید با اطمینان بیشتر، به معامله بپردازید و از شروع یا اتمام روندهای قبلی اطلاعات بهتری حاصل کنید.
برچسب های مهم